
قسمت اول مقاله در لینک مقابل: ظهور منجی و دین جدید؟؟؟ (2) + سند
آيا حضرت مهدي عليه السلام قرآن جديد ، سنت جديد و دين جديد ميآورد؟
رواياتي از ائمه عليهم السلام نقل شده است که خبر از ظهور حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با کتاب جديد، سنت جديد و دين ميدهند که عدهاي از وهابيان نيز با توجه به دشمنيشان با شيعه، شروع به شبهه پراکني ميکنند که مهدي شيعيان کتاب جديد و سنت جديد در مقابل قرآن و سنت پيامبر صلي الله عليه و آله ميآورد و با اين کتابش مردم را گمراه ميکند.بخاطر همين ابتداء چند نمونه از اين روايات را نقل کرده و بعد به پاسخ اين شبهه ميپردازيم:
نعماني روايتي را در کتاب الغيبه خود از امام باقر عليه السلام چنين نقل کرده است:
...... عن أبي جعفر محمد بن علي... قال عليه السلام: إذا خرج يقوم بأمر جديد ، وكتاب جديد ، وسنة جديدة ، وقضاء جديد...
امام قائم که قيام کند امرى نو و کتابى نو و قضاوتى نو خواهد داشت.
النعماني ،محمد بن إبراهيم ،(متوفاي 380)، كتاب الغيبة، ص 264، تحقيق : فارس حسون كريم، قم ناشر : أنوار الهدى ، سال چاپ : 1422، چاپ : الأولى
همچنين نعماني روايت ديگري را نيز اين چنين کرده است:
بن يعقوب الجعفي أبو الحسن ، قال : حدثنا إسماعيل بن مهران ، قال : حدثنا الحسن بن علي بن أبي حمزة ، عن أبيه ووهيب بن حفص ، عن أبي بصير ، عن أبي عبد الله ( عليه السلام ) ، قال : إنه قال لي أبي ( عليه السلام ) : لا بد لنار من أذربيجان لا يقوم لها شئ ، وإذا كان ذلك فكونوا أحلاس بيوتكم ، وألبدوا ما ألبدنا ، فإذا تحرك متحركنا فاسعوا إليه ولو حبوا والله لكأني أنظر إليه بين الركن والمقام يبايع الناس على كتاب جديد على العرب شديد ، وقال : ويل لطغاة العرب من شر قد اقترب
ابو بصير از امام صادق عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود: «پدرم- امام باقر عليه السّلام- به من فرمود: ناگزير آتشى از ناحيه آذربايجان زبانه خواهد كشيد كه هيچ چيز در مقابلش نتواند ايستاد، چون چنين شود خانهنشين باشيد (بىطرف بمانيد) و تا آنگاه كه ما در خانه نشستهايم شما نيز خانهنشين باشيد و چون كسى كه از طرف ما فعّاليت خود را آغاز كرد به سوى او بشتابيد اگر چه با راه رفتن با دست و زانو باشد به خدا سوگند گوئى هم اكنون به او مىنگرم كه ميان ركن و مقام به فرمانى جديد از مردم بيعت مىگيرد، فرمانى كه بر عرب سخت گران است، و (پدرم) فرمود:واى بر سركشان عرب از شرّى كه روى نموده است».
النعماني ،محمد بن إبراهيم ،(متوفاي 380)، كتاب الغيبة، ص 200، تحقيق : فارس حسون كريم، قم ناشر : أنوار الهدى ، سال چاپ : 1422، چاپ : الأولى
پاسخ:
ابتداء به صورت اجمال بايد بگوييم طبق روايات نقل شده، شکي نيست که حضرت مهدي عليه السلام به همان قرآني عمل خواهد کرد که بر جدش رسول خدا صلي الله عليه و آله نازل شده است و سنت پيامبر (صلی الله علیه وآله) و دين اسلام را اجرا خواهد کرد و اگر در برخي روايات نقل شده است که حضرت کتاب جديد، سنت جديد و دين و يا امر جديد ميآورد، اين بدين معنا نيست که قرآني در مقابل قرآن نازل شده بر پيامبر صلي الله عليه و آله ميآورد و يا سنتي و ديني بر خلاف سنت و دين پيامبر (صلی الله علیه وآله) ميآورد، بلکه مراد، تجديد احکام، اجراي حدود تعطيل شده کتاب الهي، اصلاح و راي و افکار نادرست مردم، و زدودن فرسودگي و کهنگي از قرآني و سنت و اسلام است که فقط نقش آن باقي مانده است. اما چون اين ها براي مردم تازگي دارد، فکر ميکنند قرآن جديد و يا سنت جديد و دين جديد است.
اما به صورت تفصيلي بايد بگوييم:
حضرت مهدي عليه السلام به همان قرآن نازل شده و سنت پيامبر (صلی الله علیه وآله) عمل ميکند
در روايات فراوان اهل سنت و شيعه، بر اين مطلب تأکيد شده است که در عصر ظهور، حضرت مهدي عليه السلام قرآن و سنت را معيار اجراي احکام قرار خواهد دادد. در اين روايات با تعابير متفاوتي همچون احياء قرآن، عمل به قرآن، دعوت به قرآن و قضاوت بر اساس قرآن، به اين نکته اشاره شده است لذا امام مهدي عليه السلام به هيچ عنوان در صدد کنار زدن قرآن کريم و جايگزين کردن کتاب ديگري به جاي آن نيستند پارهاي از روايات ياد شده از اين قرارند:
منابع شيعه
روايت اول
شيخ صدوق در کتاب عيون اخبار الرضا از زبان اميرمؤمنان عليه السلام نقل کرده که ائمه عليهم السلام از قرآن نازل شده بر پيامبر صلي الله عليه و آله جدا نيستند:
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ غِيَاثِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عليه السلام قَالَ : سُئِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام عَنْ مَعْنَى قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله إِنِّي مُخَلِّفٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَعِتْرَتِي مَنِ الْعِتْرَةُ؟ فَقَالَ: أَنَا وَالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ وَالْأَئِمَّةُ التِّسْعَةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ تَاسِعُهُمْ مَهْدِيُّهُمْ وَقَائِمُهُمْ لَا يُفَارِقُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَلَا يُفَارِقُهُمْ حَتَّى يَرِدُوا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله حَوْضَه.
امام صادق عليه السلام فرمود: از امير المؤمنين سلام اللَّه عليه پرسيدند: معنى گفتار حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله كه فرموده: «انّى مخلّف فيكم الثقلين كتاب اللَّه و عترتى» چيست؟ و عترت چه كسانى هستند؟ حضرت فرمود: مقصود از عترت، من و حسنين و نه نفر از اولاد حسين هستيم، نفر نهمى مهدى و قائم عترت است، اينان از قرآن جدا نخواهند شد تا آنگاه كه در كنار حوض خدمت پيغمبر برسند.
الصدوق، محمد بن علي (متوفاي381هـ)، عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص60، مؤسسة الأعلمي ـ بيروت.
اين روايت ثابت ميكند كه اهل بيت عليهم السلام از قرآن كريم جدا نميشوند.
سند اين روايت صحيح است. در ذيل به بررسي راويان آن ميپردازيم:
بررسي سند روايت:
احمد بن زياد بن جعفر همداني:
او از اساتيد شيخ صدوق رحمت الله عليه است و شيخ از او به بزرگي ياد کرده و ميگويد:
وكان رجلا ثقة دينا فاضلا رحمة الله عليه ورضوانه.
«او شخص مورد اعتماد ، متدين و فاضل بود، رحمت و رضوان خداوند بر او نثارش باد».
كمال الدين وتمام النعمة، ص369
علامه حلي نيز گويد:
كان رجلا ثقة دينا فاضلا رضي الله عنه
الخلاصةللحلي ص19
علي بن ابراهيم بن هاشم:
نجاشي در خصوص ثقه بود او گويد:
قال النجاشي: القمي، ثقة في الحديث، ثبت، معتمد، صحيح المذهب.
او قمي ثقه در روايت، ثابت، معتمد، و صحيح المذهب بود
معجم رجال الحديث، ج 12 ص 212، رقم: 7830.
ابراهيم بن هاشم:
حضرت آيت الله خوئي در شرح حال او مينويسد:
أقول: لا ينبغي الشك في وثاقة إبراهيم بن هاشم، ويدل على ذلك عدة أمور:
1. أنه روى عنه ابنه علي في تفسيره كثيرا، وقد التزم في أول كتابه بأن ما يذكره فيه قد انتهى إليه بواسطة الثقات. وتقدم ذكر ذلك في (المدخل) المقدمة الثالثة.
2. أن السيد ابن طاووس ادعى الاتفاق على وثاقته، حيث قال عند ذكره رواية عن أمالي الصدوق في سندها إبراهيم بن هاشم: " ورواة الحديث ثقات بالاتفاق ". فلاح السائل: الفصل التاسع عشر، الصفحة 158.
3. أنه أول من نشر حديث الكوفيين بقم. والقميون قد اعتمدوا على رواياته، وفيهم من هو مستصعب في أمر الحديث، فلو كان فيه شائبة الغمز لم يكن يتسالم على أخذ الرواية عنه، وقبول قوله.
من ميگويم: شايسته نيست که در وثاقت ابراهيم بن هاشم ترديد شود، براي اثبات اين مطلب چند مطلب دلالت دارد:
1. علي بن ابراهيم در تفسير خود روايات زيادي از او نقل کرده است؛ در حالي که او در اول کتاب خود ملتزم شده است که هر چه در اين کتاب آورده است، به واسطه افراد ثقه به او رسيده است. بحث اين مطلب در کتاب المدخل مقدمه سوم گذشت.
2. سيد بن طاووس ادعاي اتفاق بر وثاقت او را کرده است؛ چنانچه در ذکر روايتي که او در سندش ابراهيم بن هاشم وجود دارد گفته: تمام روات آن به اتفاق علما ثقه هستند.
3. او نخستين کسي است که حديث مردم کوفه را در قم انتشار داد و قميها به روايات او اعتماد کردهاند. در ميان قميها کساني بودند که در باره روايت سختگير بودند، اگر در او احتمال اشکال وجود داشت، تمام قميها بر گرفتن روايت از او و قبول رواياتش اتفاق نميکردند.
معجم رجال الحديث، ج 1 ص 291، رقم: 332.
محمد بن ابي عمير:
وي از اصحاب اجماع ميباشد
نجاشي در خصوص او گويد:
قال النجاشي: جليل القدر، عظيم المنزلة فينا وعند المخالفين...
او نزد موافق و مخالف جليل القدر و داراي منزلت و مقام والايي است
رجال النجاشي ص327
کشي نيز گويد:
أجمع أصحابنا على تصحيح ما يصح عن هؤلاء و تصديقهم و أقروا لهم بالفقه و العلم و هم ستة نفر آخر دون الستة نفر الذين ذكرناهم في أصحاب أبي عبد الله ع منهم يونس بن عبد الرحم
رجال الكشي ص556
شيخ طوسي نيز گويد:
ثقة
رجال الطوسي ص365
وي همچنين گويد:
كان من أوثق الناس عند الخاصة و العامة
او نزد شيعه و سني از موثقترين افراد بود
فهرست الطوسي ص405
غياث بن ابراهيم التميمي الأسدي:
نجاشي گويد:
ثقة
رجال النجاشي ص305
روايت دوم
شيخ صدوق رضوان الله عليه در کتاب کمال الدين روايت ديگري را نيز چنين نقل ميکند:
63ـ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ الْهِلَالِيِّ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وتَعَالَى طَهَّرَنَا وعَصَمَنَا وجَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِهِ وحُجَجاً فِي أَرْضِهِ وجَعَلَنَا مَعَ الْقُرْآنِ وجَعَلَ الْقُرْآنَ مَعَنَا لَا نُفَارِقُهُ ولَا يُفَارِقُنَا.
سليم بن قيس هلالى از امير المؤمنين عليه السلام نقل كرده است كه آن حضرت فرمود: به درستى كه خداى تبارك و تعالى ما را پاكيزه و معصوم گردانيد، و ما را گواه بر خلق خود و حجت در زمين قرار داد، ما را با قرآن و قرآن را با ما قرار داد، نه ما از قرآن جدا شويم و نه او از ما جدا مىشود.
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاى381هـ)، كمال الدين و تمام النعمة، ص240، تحقيق: علي اكبر الغفاري، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامي (التابعة) لجماعة المدرسين ـ قم، 1405هـ
همچنان که ملاحظه نموديد، حضرت علي عليه السلام در روايت فوق بيان نمودند که اهل بيت عليهم السلام (که امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف يکي از مصاديق آن ميباشند) همواره همراه قرآن هستند و هرگز از آن جدا نميشوند
سند اين روايت صحيح است. در ذيل به بررسي راويان آن ميپردازيم:
بررسي سند روايت
محمد بن الحسن بن وليد:
نجاشي در توثيق او گويد:
شيخ القميين و فقيههم و متقدمهم و وجههم
او استاد علماي قم، فقيه آنها بود و بر همگي مقدم و در ميان علماي قم، چهره برتر بود.
رجال النجاشي ص383 الخلاصةللحلي ص147
شيخ طوسي گويد:
جليل القدر بصير بالفقه ثقة
رجال الطوسي ص439
محمد بن الحسن الصفار:
نجاشي در خصوص او گويد:
كان وجها في أصحابنا القميين ثقة عظيم القدر راجحا
وي از چهرهاي برتر در ميان علماي قم بود و فردي مورد وثوق و والا مقام و برتر بود
رجال النجاشي ص354 الخلاصةللحلي ص157
احمد بن محمد بن عيسي:
شيخ طوسي نيز مينويسد:
ثقة
رجال الطوسي ص351
الحسين بن سعيد:
شيخ طوسي در فهرست گويد:
ثقة
فهرست الطوسي ص150
در رجالش نيز گويد:
الأهوازي ثقة
رجال الطوسي ص355
حماد بن عيسي:
نجاشي گويد:
كان ثقة في حديثه صدوقا
او فردي مورد اطمينان و در حديث راستگو بود.
رجال النجاشي ص143
شيخ طوسي گويد:
ثقة
فهرست الطوسي ص157
در رجال نيز گويد:
ثقة
رجال الطوسي ص334
سليم بن قيس الهلالي:
سليم بن قيس هلالي، از اصحاب و ياران خاص پنج امام اول شيعيان بوده است. آيت الله خوئي در شرح حال او مينويسد:
سليم بن قيس: قال النجاشي في زمرة من ذكره من سلفنا الصالح في الطبقة الأولى: (سليم بن قيس الهلالي له كتاب، يكنى أبا صادق.
آقاي خوئي رضوان الله تعالي عليه سپس در ادامه نکاتي را در باره او اين چنين بيان ميکند:
الأولى: أن سليم بن قيس - في نفسه - ثقة جليل القدر عظيم الشأن، ويكفي في ذلك شهادة البرقي بأنه من الأولياء من أصحاب أمير المؤمنين عليه السلام، المؤيدة بما ذكره النعماني في شأن كتابه، وقد أورده العلامة في القسم الأول وحكم بعدالته.
سليم بن قيس هلالي.. نجاشي او را در زمره گذشتگان صالح از طبقه اول آورده است...
سليم بن قيس هلالي في نفسه، ثقه، جليل القدر و والا مقام است. براي اثبات اين مطلب، شهادت برقي به اين که او اولياء اصحاب اميرمؤمنان عليه السلام بوده کفايت ميکند. اين مطلب را گفتار نعماني در باره کتاب سليم تأييد ميکند. علامه حلي نيز او را در قسم اول آورده و حکم به عدالتش کرده است.
معجم رجال الحديث، ج 9، ص 226، رقم: 5401.
همانطوري که ملاحظه نموديد در دو روايت فوق بيان شد که اهل بيت عليهم السلام از جمله امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف همواره در کنار قرآن بوده و لحظهاي از آن جدا نيستند. بنابراين اين ادعا مبني بر اينکه حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف قرآن جديدي غير قرآن رسول خدا صلي الله عليه و آله ميآورند، کاملا بي اساس است.
علاوه بر دو روايت فوق، روايات ديگري نيز در اين زمينه وجود دارد که به خاطر اختصار فقط به ذکر روايات بسنده ميکنيم.
روايت سوم
کليني روايتي را نقل کرده است که در آن اشاره شده است که امام مهدي عليه السلام به کتاب خدا عمل ميکند:
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ أَتَاهُ رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ إِنَّكُمْ أَهْلُ بَيْتِ رَحْمَةٍ اخْتَصَّكُمُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِهَا فَقَالَ لَهُ كَذَلِكَ نَحْنُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ لَا نُدْخِلُ أَحَداً فِي ضَلَالَةٍ وَ لَا نُخْرِجُهُ مِنْ هُدًى إِنَّ الدُّنْيَا لَا تَذْهَبُ حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَجُلًا مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ يَعْمَلُ بِكِتَابِ اللَّهِ لَا يَرَى فِيكُمْ مُنْكَراً إِلَّا أَنْكَرَهُ.
احمد بن عمر مىگويد: امام باقر عليه السّلام در پاسخ مردى كه به آن حضرت گفت: شما خاندان رحمت هستيد كه خداى تبارك و تعالى شما را مخصوص و ويژه آن گردانيده، فرمود: ما اين چنين هستيم، و خداى را سپاسگزاريم. ما هيچ كسی را در گمراهى نيفكنديم و از راه راست بيرون نبرديم. همانا دنيا به پايان نرسد تا آنكه خداوند عزّوجل مردى از خاندان ما اهل بيت كه به كتاب خدا عمل كند و در ميان شما عمل زشتي نميبيند مگر آنكه انکارش ميکند.
الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاى328 هـ)، الأصول من الكافي، ج 8 ص 396،ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
روايت چهارم
همچنين در روايت ديگر از امام باقر عليه السلام آمده است که حضرت مهدي (علیه السلام) عالم به قرآن و سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله)است:
وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ (حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ الْبَرْمَكِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ مَالِك عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ :إِنَّ الْعِلْمَ بِكِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ ص ليَنْبُتُ فِي قَلْبِ مَهْدِيِّنَا كَمَا يَنْبُتُ الزَّرْعُ عَنْ أَحْسَنِ نَبَاتِه
جابر از امام باقر عليه السّلام روايت ميكند كه فرمود: علم به كتاب خداى تعالى و سنّت پيامبرش در قلب مهدى ما ميرويد و نشو و نما ميكند همچنان كه نباتات به بهترين وجه نشو و نما ميکند
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاى381هـ)، كمال الدين و تمام النعمة،ص 653، تحقيق: علي اكبر الغفاري، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامي ( التابعة ) لجماعة المدرسين ـ قم، 1405هـ . (مكتبه اهل بيت)
روايت پنجم
در روايات ديگر نيز بيان شده است که در زمان ظهور زنان نيز طبق کتاب خدا و سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در خانههايشان حکم ميکنند . اين نشان از اين دارد که در زمان امام مهدي عليه السلام احکام طبق قرآن نازل شده و سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله) جاري ميشود.
نعماني روايتي را ذيل بيان (نشانهها و كردار آن امام مهدي عليه السلام) از امام باقر عليه السلام چنين نقل کرده است:
...رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ فَيُعْطِيكُمْ فِي السَّنَةِ عَطَاءَيْنِ وَ يَرْزُقُكُمْ فِي الشَّهْرِ رِزْقَيْنِ وَ تُؤْتَوْنَ الْحِكْمَةَ فِي زَمَانِهِ حَتَّى إِنَّ الْمَرْأَةَ لَتَقْضِي فِي بَيْتِهَا بِكِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى وَ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّه
حمران بن أعين از امام باقر عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود: مردى از ما خاندان در هر سالى دو نوبت به شما بخشش خواهد كرد و در هر ماه دو نوبت به شما عطا خواهد نمود، در دوران او شما از حكمت برخوردار مىشويد تا آنجا كه يك زن در خانه خود بر اساس كتاب خداى تعالى و روش پيامبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله به انجام تكاليف شرعى خود پردازد.
النعماني، محمد بن إبراهيم متوفاي 380، كتاب الغيبة، ص 245، تحقيق : فارس حسون كريم، چاپ : الأولى، سال چاپ : 1422، چاپخانه : مهر – قم، ناشر : أنوار الهدى
المجلسي، محمد باقر (متوفاى 1111هـ)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 52 ص 352.،تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، 1403هـ - 1983م.
روايت هفتم
صدوق روايتي را از جابر نقل ميکند که پيامبر صلي الله عليه و اله فرمودند مهدي موعود عليه السلام به سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله) عمل ميکند:
عن عبد الله بن المغيرة عن سفيان بن عبد المؤمن الأنصاري ، عن عمرو ابن شمر ، عن جابر قال ... وقال رسول الله صلى الله عليه وآله وهو رجل مني اسمه كاسمي يحفظني الله فيه ويعمل بسنتي يملأ الأرض قسطا وعدلا ونورا بعد ما تمتلي ظلما وجورا وسوءا
حضرت فرمودند: آن حضرت مردى است از من، اسمش همچون اسم من بوده و خدا امر من را در او حفظ و نگاه مىدارد، به سنّت من عمل كرده و زمين را پر از عدل و داد و نور نموده بعد از آن كه از ظلم و ستم و زشتىها پر شده باشد.
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاى381هـ)، علل الشرائع ، ج 1 ص 161تحقيق : السيد محمد صادق بحر العلوم، ناشر: المكتبة الحيدرية ـ النجف ، 1385هـ ـ 1966م
آيا حضرت مهدي عليه السلام قرآن جديد ، سنت جديد و دين جديد ميآورد؟
رواياتي از ائمه عليهم السلام نقل شده است که خبر از ظهور حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با کتاب جديد، سنت جديد و دين ميدهند که عدهاي از وهابيان نيز با توجه به دشمنيشان با شيعه، شروع به شبهه پراکني ميکنند که مهدي شيعيان کتاب جديد و سنت جديد در مقابل قرآن و سنت پيامبر صلي الله عليه و آله ميآورد و با اين کتابش مردم را گمراه ميکند.بخاطر همين ابتداء چند نمونه از اين روايات را نقل کرده و بعد به پاسخ اين شبهه ميپردازيم:
نعماني روايتي را در کتاب الغيبه خود از امام باقر عليه السلام چنين نقل کرده است:
...... عن أبي جعفر محمد بن علي... قال عليه السلام: إذا خرج يقوم بأمر جديد ، وكتاب جديد ، وسنة جديدة ، وقضاء جديد...
امام قائم که قيام کند امرى نو و کتابى نو و قضاوتى نو خواهد داشت.
النعماني ،محمد بن إبراهيم ،(متوفاي 380)، كتاب الغيبة، ص 264، تحقيق : فارس حسون كريم، قم ناشر : أنوار الهدى ، سال چاپ : 1422، چاپ : الأولى
همچنين نعماني روايت ديگري را نيز اين چنين کرده است:
بن يعقوب الجعفي أبو الحسن ، قال : حدثنا إسماعيل بن مهران ، قال : حدثنا الحسن بن علي بن أبي حمزة ، عن أبيه ووهيب بن حفص ، عن أبي بصير ، عن أبي عبد الله ( عليه السلام ) ، قال : إنه قال لي أبي ( عليه السلام ) : لا بد لنار من أذربيجان لا يقوم لها شئ ، وإذا كان ذلك فكونوا أحلاس بيوتكم ، وألبدوا ما ألبدنا ، فإذا تحرك متحركنا فاسعوا إليه ولو حبوا والله لكأني أنظر إليه بين الركن والمقام يبايع الناس على كتاب جديد على العرب شديد ، وقال : ويل لطغاة العرب من شر قد اقترب
ابو بصير از امام صادق عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود: «پدرم- امام باقر عليه السّلام- به من فرمود: ناگزير آتشى از ناحيه آذربايجان زبانه خواهد كشيد كه هيچ چيز در مقابلش نتواند ايستاد، چون چنين شود خانهنشين باشيد (بىطرف بمانيد) و تا آنگاه كه ما در خانه نشستهايم شما نيز خانهنشين باشيد و چون كسى كه از طرف ما فعّاليت خود را آغاز كرد به سوى او بشتابيد اگر چه با راه رفتن با دست و زانو باشد به خدا سوگند گوئى هم اكنون به او مىنگرم كه ميان ركن و مقام به فرمانى جديد از مردم بيعت مىگيرد، فرمانى كه بر عرب سخت گران است، و (پدرم) فرمود:واى بر سركشان عرب از شرّى كه روى نموده است».
النعماني ،محمد بن إبراهيم ،(متوفاي 380)، كتاب الغيبة، ص 200، تحقيق : فارس حسون كريم، قم ناشر : أنوار الهدى ، سال چاپ : 1422، چاپ : الأولى
پاسخ:
ابتداء به صورت اجمال بايد بگوييم طبق روايات نقل شده، شکي نيست که حضرت مهدي عليه السلام به همان قرآني عمل خواهد کرد که بر جدش رسول خدا صلي الله عليه و آله نازل شده است و سنت پيامبر (صلی الله علیه وآله) و دين اسلام را اجرا خواهد کرد و اگر در برخي روايات نقل شده است که حضرت کتاب جديد، سنت جديد و دين و يا امر جديد ميآورد، اين بدين معنا نيست که قرآني در مقابل قرآن نازل شده بر پيامبر صلي الله عليه و آله ميآورد و يا سنتي و ديني بر خلاف سنت و دين پيامبر (صلی الله علیه وآله) ميآورد، بلکه مراد، تجديد احکام، اجراي حدود تعطيل شده کتاب الهي، اصلاح و راي و افکار نادرست مردم، و زدودن فرسودگي و کهنگي از قرآني و سنت و اسلام است که فقط نقش آن باقي مانده است. اما چون اين ها براي مردم تازگي دارد، فکر ميکنند قرآن جديد و يا سنت جديد و دين جديد است.
اما به صورت تفصيلي بايد بگوييم:
حضرت مهدي عليه السلام به همان قرآن نازل شده و سنت پيامبر (صلی الله علیه وآله) عمل ميکند
در روايات فراوان اهل سنت و شيعه، بر اين مطلب تأکيد شده است که در عصر ظهور، حضرت مهدي عليه السلام قرآن و سنت را معيار اجراي احکام قرار خواهد دادد. در اين روايات با تعابير متفاوتي همچون احياء قرآن، عمل به قرآن، دعوت به قرآن و قضاوت بر اساس قرآن، به اين نکته اشاره شده است لذا امام مهدي عليه السلام به هيچ عنوان در صدد کنار زدن قرآن کريم و جايگزين کردن کتاب ديگري به جاي آن نيستند پارهاي از روايات ياد شده از اين قرارند:
منابع شيعه
روايت اول
شيخ صدوق در کتاب عيون اخبار الرضا از زبان اميرمؤمنان عليه السلام نقل کرده که ائمه عليهم السلام از قرآن نازل شده بر پيامبر صلي الله عليه و آله جدا نيستند:
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ غِيَاثِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عليه السلام قَالَ : سُئِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام عَنْ مَعْنَى قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله إِنِّي مُخَلِّفٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَعِتْرَتِي مَنِ الْعِتْرَةُ؟ فَقَالَ: أَنَا وَالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ وَالْأَئِمَّةُ التِّسْعَةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ تَاسِعُهُمْ مَهْدِيُّهُمْ وَقَائِمُهُمْ لَا يُفَارِقُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَلَا يُفَارِقُهُمْ حَتَّى يَرِدُوا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله حَوْضَه.
امام صادق عليه السلام فرمود: از امير المؤمنين سلام اللَّه عليه پرسيدند: معنى گفتار حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله كه فرموده: «انّى مخلّف فيكم الثقلين كتاب اللَّه و عترتى» چيست؟ و عترت چه كسانى هستند؟ حضرت فرمود: مقصود از عترت، من و حسنين و نه نفر از اولاد حسين هستيم، نفر نهمى مهدى و قائم عترت است، اينان از قرآن جدا نخواهند شد تا آنگاه كه در كنار حوض خدمت پيغمبر برسند.
الصدوق، محمد بن علي (متوفاي381هـ)، عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص60، مؤسسة الأعلمي ـ بيروت.
اين روايت ثابت ميكند كه اهل بيت عليهم السلام از قرآن كريم جدا نميشوند.
سند اين روايت صحيح است. در ذيل به بررسي راويان آن ميپردازيم:
بررسي سند روايت:
احمد بن زياد بن جعفر همداني:
او از اساتيد شيخ صدوق رحمت الله عليه است و شيخ از او به بزرگي ياد کرده و ميگويد:
وكان رجلا ثقة دينا فاضلا رحمة الله عليه ورضوانه.
«او شخص مورد اعتماد ، متدين و فاضل بود، رحمت و رضوان خداوند بر او نثارش باد».
كمال الدين وتمام النعمة، ص369
علامه حلي نيز گويد:
كان رجلا ثقة دينا فاضلا رضي الله عنه
الخلاصةللحلي ص19
علي بن ابراهيم بن هاشم:
نجاشي در خصوص ثقه بود او گويد:
قال النجاشي: القمي، ثقة في الحديث، ثبت، معتمد، صحيح المذهب.
او قمي ثقه در روايت، ثابت، معتمد، و صحيح المذهب بود
معجم رجال الحديث، ج 12 ص 212، رقم: 7830.
ابراهيم بن هاشم:
حضرت آيت الله خوئي در شرح حال او مينويسد:
أقول: لا ينبغي الشك في وثاقة إبراهيم بن هاشم، ويدل على ذلك عدة أمور:
1. أنه روى عنه ابنه علي في تفسيره كثيرا، وقد التزم في أول كتابه بأن ما يذكره فيه قد انتهى إليه بواسطة الثقات. وتقدم ذكر ذلك في (المدخل) المقدمة الثالثة.
2. أن السيد ابن طاووس ادعى الاتفاق على وثاقته، حيث قال عند ذكره رواية عن أمالي الصدوق في سندها إبراهيم بن هاشم: " ورواة الحديث ثقات بالاتفاق ". فلاح السائل: الفصل التاسع عشر، الصفحة 158.
3. أنه أول من نشر حديث الكوفيين بقم. والقميون قد اعتمدوا على رواياته، وفيهم من هو مستصعب في أمر الحديث، فلو كان فيه شائبة الغمز لم يكن يتسالم على أخذ الرواية عنه، وقبول قوله.
من ميگويم: شايسته نيست که در وثاقت ابراهيم بن هاشم ترديد شود، براي اثبات اين مطلب چند مطلب دلالت دارد:
1. علي بن ابراهيم در تفسير خود روايات زيادي از او نقل کرده است؛ در حالي که او در اول کتاب خود ملتزم شده است که هر چه در اين کتاب آورده است، به واسطه افراد ثقه به او رسيده است. بحث اين مطلب در کتاب المدخل مقدمه سوم گذشت.
2. سيد بن طاووس ادعاي اتفاق بر وثاقت او را کرده است؛ چنانچه در ذکر روايتي که او در سندش ابراهيم بن هاشم وجود دارد گفته: تمام روات آن به اتفاق علما ثقه هستند.
3. او نخستين کسي است که حديث مردم کوفه را در قم انتشار داد و قميها به روايات او اعتماد کردهاند. در ميان قميها کساني بودند که در باره روايت سختگير بودند، اگر در او احتمال اشکال وجود داشت، تمام قميها بر گرفتن روايت از او و قبول رواياتش اتفاق نميکردند.
معجم رجال الحديث، ج 1 ص 291، رقم: 332.
محمد بن ابي عمير:
وي از اصحاب اجماع ميباشد
نجاشي در خصوص او گويد:
قال النجاشي: جليل القدر، عظيم المنزلة فينا وعند المخالفين...
او نزد موافق و مخالف جليل القدر و داراي منزلت و مقام والايي است
رجال النجاشي ص327
کشي نيز گويد:
أجمع أصحابنا على تصحيح ما يصح عن هؤلاء و تصديقهم و أقروا لهم بالفقه و العلم و هم ستة نفر آخر دون الستة نفر الذين ذكرناهم في أصحاب أبي عبد الله ع منهم يونس بن عبد الرحم
رجال الكشي ص556
شيخ طوسي نيز گويد:
ثقة
رجال الطوسي ص365
وي همچنين گويد:
كان من أوثق الناس عند الخاصة و العامة
او نزد شيعه و سني از موثقترين افراد بود
فهرست الطوسي ص405
غياث بن ابراهيم التميمي الأسدي:
نجاشي گويد:
ثقة
رجال النجاشي ص305
روايت دوم
شيخ صدوق رضوان الله عليه در کتاب کمال الدين روايت ديگري را نيز چنين نقل ميکند:
63ـ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ الْهِلَالِيِّ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وتَعَالَى طَهَّرَنَا وعَصَمَنَا وجَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِهِ وحُجَجاً فِي أَرْضِهِ وجَعَلَنَا مَعَ الْقُرْآنِ وجَعَلَ الْقُرْآنَ مَعَنَا لَا نُفَارِقُهُ ولَا يُفَارِقُنَا.
سليم بن قيس هلالى از امير المؤمنين عليه السلام نقل كرده است كه آن حضرت فرمود: به درستى كه خداى تبارك و تعالى ما را پاكيزه و معصوم گردانيد، و ما را گواه بر خلق خود و حجت در زمين قرار داد، ما را با قرآن و قرآن را با ما قرار داد، نه ما از قرآن جدا شويم و نه او از ما جدا مىشود.
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاى381هـ)، كمال الدين و تمام النعمة، ص240، تحقيق: علي اكبر الغفاري، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامي (التابعة) لجماعة المدرسين ـ قم، 1405هـ
همچنان که ملاحظه نموديد، حضرت علي عليه السلام در روايت فوق بيان نمودند که اهل بيت عليهم السلام (که امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف يکي از مصاديق آن ميباشند) همواره همراه قرآن هستند و هرگز از آن جدا نميشوند
سند اين روايت صحيح است. در ذيل به بررسي راويان آن ميپردازيم:
بررسي سند روايت
محمد بن الحسن بن وليد:
نجاشي در توثيق او گويد:
شيخ القميين و فقيههم و متقدمهم و وجههم
او استاد علماي قم، فقيه آنها بود و بر همگي مقدم و در ميان علماي قم، چهره برتر بود.
رجال النجاشي ص383 الخلاصةللحلي ص147
شيخ طوسي گويد:
جليل القدر بصير بالفقه ثقة
رجال الطوسي ص439
محمد بن الحسن الصفار:
نجاشي در خصوص او گويد:
كان وجها في أصحابنا القميين ثقة عظيم القدر راجحا
وي از چهرهاي برتر در ميان علماي قم بود و فردي مورد وثوق و والا مقام و برتر بود
رجال النجاشي ص354 الخلاصةللحلي ص157
احمد بن محمد بن عيسي:
شيخ طوسي نيز مينويسد:
ثقة
رجال الطوسي ص351
الحسين بن سعيد:
شيخ طوسي در فهرست گويد:
ثقة
فهرست الطوسي ص150
در رجالش نيز گويد:
الأهوازي ثقة
رجال الطوسي ص355
حماد بن عيسي:
نجاشي گويد:
كان ثقة في حديثه صدوقا
او فردي مورد اطمينان و در حديث راستگو بود.
رجال النجاشي ص143
شيخ طوسي گويد:
ثقة
فهرست الطوسي ص157
در رجال نيز گويد:
ثقة
رجال الطوسي ص334
سليم بن قيس الهلالي:
سليم بن قيس هلالي، از اصحاب و ياران خاص پنج امام اول شيعيان بوده است. آيت الله خوئي در شرح حال او مينويسد:
سليم بن قيس: قال النجاشي في زمرة من ذكره من سلفنا الصالح في الطبقة الأولى: (سليم بن قيس الهلالي له كتاب، يكنى أبا صادق.
آقاي خوئي رضوان الله تعالي عليه سپس در ادامه نکاتي را در باره او اين چنين بيان ميکند:
الأولى: أن سليم بن قيس - في نفسه - ثقة جليل القدر عظيم الشأن، ويكفي في ذلك شهادة البرقي بأنه من الأولياء من أصحاب أمير المؤمنين عليه السلام، المؤيدة بما ذكره النعماني في شأن كتابه، وقد أورده العلامة في القسم الأول وحكم بعدالته.
سليم بن قيس هلالي.. نجاشي او را در زمره گذشتگان صالح از طبقه اول آورده است...
سليم بن قيس هلالي في نفسه، ثقه، جليل القدر و والا مقام است. براي اثبات اين مطلب، شهادت برقي به اين که او اولياء اصحاب اميرمؤمنان عليه السلام بوده کفايت ميکند. اين مطلب را گفتار نعماني در باره کتاب سليم تأييد ميکند. علامه حلي نيز او را در قسم اول آورده و حکم به عدالتش کرده است.
معجم رجال الحديث، ج 9، ص 226، رقم: 5401.
همانطوري که ملاحظه نموديد در دو روايت فوق بيان شد که اهل بيت عليهم السلام از جمله امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف همواره در کنار قرآن بوده و لحظهاي از آن جدا نيستند. بنابراين اين ادعا مبني بر اينکه حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف قرآن جديدي غير قرآن رسول خدا صلي الله عليه و آله ميآورند، کاملا بي اساس است.
علاوه بر دو روايت فوق، روايات ديگري نيز در اين زمينه وجود دارد که به خاطر اختصار فقط به ذکر روايات بسنده ميکنيم.
روايت سوم
کليني روايتي را نقل کرده است که در آن اشاره شده است که امام مهدي عليه السلام به کتاب خدا عمل ميکند:
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ أَتَاهُ رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ إِنَّكُمْ أَهْلُ بَيْتِ رَحْمَةٍ اخْتَصَّكُمُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِهَا فَقَالَ لَهُ كَذَلِكَ نَحْنُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ لَا نُدْخِلُ أَحَداً فِي ضَلَالَةٍ وَ لَا نُخْرِجُهُ مِنْ هُدًى إِنَّ الدُّنْيَا لَا تَذْهَبُ حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَجُلًا مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ يَعْمَلُ بِكِتَابِ اللَّهِ لَا يَرَى فِيكُمْ مُنْكَراً إِلَّا أَنْكَرَهُ.
احمد بن عمر مىگويد: امام باقر عليه السّلام در پاسخ مردى كه به آن حضرت گفت: شما خاندان رحمت هستيد كه خداى تبارك و تعالى شما را مخصوص و ويژه آن گردانيده، فرمود: ما اين چنين هستيم، و خداى را سپاسگزاريم. ما هيچ كسی را در گمراهى نيفكنديم و از راه راست بيرون نبرديم. همانا دنيا به پايان نرسد تا آنكه خداوند عزّوجل مردى از خاندان ما اهل بيت كه به كتاب خدا عمل كند و در ميان شما عمل زشتي نميبيند مگر آنكه انکارش ميکند.
الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاى328 هـ)، الأصول من الكافي، ج 8 ص 396،ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
روايت چهارم
همچنين در روايت ديگر از امام باقر عليه السلام آمده است که حضرت مهدي (علیه السلام) عالم به قرآن و سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله)است:
وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ (حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ الْبَرْمَكِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ مَالِك عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ :إِنَّ الْعِلْمَ بِكِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ ص ليَنْبُتُ فِي قَلْبِ مَهْدِيِّنَا كَمَا يَنْبُتُ الزَّرْعُ عَنْ أَحْسَنِ نَبَاتِه
جابر از امام باقر عليه السّلام روايت ميكند كه فرمود: علم به كتاب خداى تعالى و سنّت پيامبرش در قلب مهدى ما ميرويد و نشو و نما ميكند همچنان كه نباتات به بهترين وجه نشو و نما ميکند
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاى381هـ)، كمال الدين و تمام النعمة،ص 653، تحقيق: علي اكبر الغفاري، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامي ( التابعة ) لجماعة المدرسين ـ قم، 1405هـ . (مكتبه اهل بيت)
روايت پنجم
در روايات ديگر نيز بيان شده است که در زمان ظهور زنان نيز طبق کتاب خدا و سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در خانههايشان حکم ميکنند . اين نشان از اين دارد که در زمان امام مهدي عليه السلام احکام طبق قرآن نازل شده و سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله) جاري ميشود.
نعماني روايتي را ذيل بيان (نشانهها و كردار آن امام مهدي عليه السلام) از امام باقر عليه السلام چنين نقل کرده است:
...رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ فَيُعْطِيكُمْ فِي السَّنَةِ عَطَاءَيْنِ وَ يَرْزُقُكُمْ فِي الشَّهْرِ رِزْقَيْنِ وَ تُؤْتَوْنَ الْحِكْمَةَ فِي زَمَانِهِ حَتَّى إِنَّ الْمَرْأَةَ لَتَقْضِي فِي بَيْتِهَا بِكِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى وَ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّه
حمران بن أعين از امام باقر عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود: مردى از ما خاندان در هر سالى دو نوبت به شما بخشش خواهد كرد و در هر ماه دو نوبت به شما عطا خواهد نمود، در دوران او شما از حكمت برخوردار مىشويد تا آنجا كه يك زن در خانه خود بر اساس كتاب خداى تعالى و روش پيامبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله به انجام تكاليف شرعى خود پردازد.
النعماني، محمد بن إبراهيم متوفاي 380، كتاب الغيبة، ص 245، تحقيق : فارس حسون كريم، چاپ : الأولى، سال چاپ : 1422، چاپخانه : مهر – قم، ناشر : أنوار الهدى
المجلسي، محمد باقر (متوفاى 1111هـ)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 52 ص 352.،تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، 1403هـ - 1983م.
روايت هفتم
صدوق روايتي را از جابر نقل ميکند که پيامبر صلي الله عليه و اله فرمودند مهدي موعود عليه السلام به سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله) عمل ميکند:
عن عبد الله بن المغيرة عن سفيان بن عبد المؤمن الأنصاري ، عن عمرو ابن شمر ، عن جابر قال ... وقال رسول الله صلى الله عليه وآله وهو رجل مني اسمه كاسمي يحفظني الله فيه ويعمل بسنتي يملأ الأرض قسطا وعدلا ونورا بعد ما تمتلي ظلما وجورا وسوءا
حضرت فرمودند: آن حضرت مردى است از من، اسمش همچون اسم من بوده و خدا امر من را در او حفظ و نگاه مىدارد، به سنّت من عمل كرده و زمين را پر از عدل و داد و نور نموده بعد از آن كه از ظلم و ستم و زشتىها پر شده باشد.
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاى381هـ)، علل الشرائع ، ج 1 ص 161تحقيق : السيد محمد صادق بحر العلوم، ناشر: المكتبة الحيدرية ـ النجف ، 1385هـ ـ 1966م
در حال حاضر دیدگاهی برای این مطلب ارسال نشده است. اولین نفری باشید که دیدگاه خود را ثبت می کند.